خانه عناوین مطالب تماس با من

اشنای هر درد

اشنای هر درد

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • دلتنگ
  • دیونه تو
  • حرف تو
  • دوست داشتنی ترین رابطه ها
  • سرگرمی من
  • پوچ
  • تو
  • عشق چیست
  • چشمانت
  • [ بدون عنوان ]

بایگانی

  • بهمن 1391 6
  • دی 1391 4

آمار : 557 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • دلتنگ یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 17:44
    من از این منی که هر لحظه دلتنگ توست مـتـنـفـرم
  • دیونه تو یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 17:41
    عاشق اسمم می شوم وقتی; تو صدایم می کنی . . .
  • حرف تو یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 17:37
    کـافـی سـت حـرفِ تـو بـاشـد هـیـچ واژه ای روی پـایـش بـنـد نـمـی شـو د راهـش را مـی گـیـرد وُ تـا دوردست عـطـر تـو پـروانـه مـی شـود . . .
  • دوست داشتنی ترین رابطه ها یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 17:36
    دوست داشتنی ترین رابطه ها ، رابطه هایی دو طرفه اند … یعنی هر دو میکوشند برای ادامه دار شدنش …! هر دو خطر می کنند …! هر دو وقت می گذارند …! هزینه می کنند …! هر دو برای یک لحظه بیشتر، در کنار هم بودن با زمان هم میجنگند …!
  • سرگرمی من یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 17:32
    خودمو با چی سرگرم کنم که دردمو فراموش کنم اشکان . محمد . امیر اخه اینا تا کی مگه میتونن باشن اخرش چی سه تا دوست هم ذره ای از دردمو نمیپوشونه ولی این کارا خیانت هست ؟ باشه به کی باید وفادار بمونم اون که هیچ عشقی بهم نمیده چرا بهش وفادار باشم بیخیال همه چی زندگی خودمو میکنم اسمش هر چی میخواد باشه
  • پوچ یکشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1391 04:43
    نمیدونم چی بنویسم تمام حرفایی که طول روز به خودم میگم خدایا من کی تمام میشم اون دوران مجردی بود که واسه فرار ازش ازدواج کردم و اوفتادم تو بدبختی یعنی میشه طلاق بگیرم ؟ پس بچه ام چی ؟
  • تو چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 04:00
    تـــو ملــودیــ کــدام تــرانــه ى عـــاشقــانــه ای کــه تمـــامــ اشتیـــاقــمــ بـــر وزن نگـــاهتـــ شعـــر مـى شــود
  • عشق چیست چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 03:57
    عشــق همین خنده های ساده ی توست وقتی با تمام غصه هایت میخندی تا از تمام غصه هایم رها شوم . . .
  • چشمانت چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1391 03:56
    چــقدر دزدیــدنِ نگــاه ِ تــو از چشــمان ِ تــو لــذت بخــش اســت! گــویــی تیــله ای از چشــمم بــه دلــم مــی افتــد! بـــانـــو! بــا مــردی کــه تیــله هــای بسیــار دارد، مــی آیــی؟
  • [ بدون عنوان ] جمعه 8 دی‌ماه سال 1391 08:38
    نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند مثل آسمانی که امشب می بارد.... و اینک باران بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم